زینب سادات مامان زینب سادات مامان ، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

زندگی من،زینب سادات

اينجا و آنجا

اينجا آسمان ابري است آنجا را نمي دانم........ اينجا شده پاييز آنجا را نمي دانم........ اينجا فقط رنگ است آنجا را نمي دانم.......... اينجا دلي تنگ است آنجا را نمي دانم.......... وقتي كه بچه بودم دعا مي كردم كه خدا يك دوچرخه به من بدهد. بعد فهميدم كه اينطوري فايده ندارد..... پس يك دوچرخه دزديدم و دعا كردم كه خدا مرا ببخشد....... هي با خود فكر مي كردم چگونه است كه ما در اين سر دنيا عرق مي ريزيم و وضع مان اين است و آن ها در آن سر دنيا عرق ميخورند و وضع شان آن است... نمي دانم مشكل در نوع عرق است يا در نوع ريختن و خوردن!!!!! "دكتر شريعتي"
4 شهريور 1390